هدف زندگي در قرآن

هدف چيست – داشتن هدف در زندگي – چگونه براي خود هدف انتخاب كنيم – هدف زندگي از ديدگاه قرآن – چگونه هدف زندگي خود را پيدا كنيم

هدف زندگي در قرآن

۱۷ بازديد

هدف

هدف در قرآن

اين سخن همواره در ميان ما گفته مي‏شود كه زندگي ارزشمند، هدفدار و هدفمند مي‏باشد و هدفداري به عنوان يك اصل مسلم براي زندگي پذيرفته شده است؛ اما جاي آن هست كه با مراجعه به مهم‏ترين متن مقدس ديني ما اين پرسش هم مطرح شود كه به چه دليل زندگي بايد هدفمند باشد، چه ضرورتي احساس مي‏شود كه انسان داراي زندگي هدفدار باشد؟
آيا شناخت هدف، همچنين شناخت وسايل و ابزاري كه ما را به هدف مي‏رساند، در سرنوشت ما موءثر خواهد بود؟ مي‏گويند: از مهمترين اركان حيات انساني «هدفداري زندگي» است. زندگي بدون هدف، پوچ است و پوچ‏تر از آن، اشتباه در انتخاب هدف است.
در تعريف هدف، سخنها گفته‏اند؛ بعضي از اين تعريفها عبارتند از:
«هدف، آن چيزي است كه براي رسيدن به آن تلاش و كوشش مي‏شود۱». و نيز گفته‏اند: «هدف، عبارت است از آن حقيقت مطلوب كه اشتياق وصول به آن، محرك انسان است به انجام كارها و انتخاب وسيله‏هايي كه آن حقيقت را قابل وصول مي‏نمايد۲».
«فلسفه حيات» يا «هدف زندگي» از مسائل مهم انسان‏شناسي به شمار مي‏رود و يكي از اساسي‏ترين موضوعات زندگي انسان است. اگر انسان نتواند در يابد كه «هدف از حيات چيست» و پاسخ مناسبي براي اين پرسش نداشته باشد، زندگي را بي معني خواهد يافت. تلاشهاي روزمره زندگي انسان، زماني مفهوم خواهد يافت كه «هدف نهايي از زندگي» روشن باشد.
با اندكي دقت مي‏توان دريافت، هدفي كه ما براي زندگي خود در نظر مي‏گيريم همه زندگي ما را تحت تأثير قرار مي‏دهد، به تعبير ديگر، به زندگي ما «جهت» و «معني» مي‏دهد.
اگر انسانها در زندگي خود روشهاي متفاوتي دارند، به اين دليل است كه هدفهاي مختلفي را دنبال مي‏كنند، هر قدر اين هدف با ارزشتر و والاتر باشد، به همان اندازه زندگي از ارزش و كيفيت عالي‏تري برخوردار خواهد شد؛ بنابراين، سعادت و كمال انسان در گرو «شناخت هدف» و آگاهي از «فلسفه حيات» و تلاش بي‏وقفه در راه رسيدن به آن مي‏باشد.
البته انتخاب هدف نهايي به جهان بيني هركس بستگي دارد، اينكه در بين افراد جامعه اختلاف در انتخاب هدف به چشم مي‏خورد، معلول جهان بيني‏هاي مختلف و متفاوت است، زيرا جهان‏بيني ريشه اصلي انتخاب هدف زندگي است. بر اين اساس، نتيجه مي‏گيريم كه زندگي از آن جهت بايد هدفمند باشد كه در واقع موضوعي كه هدف زندگي قرار مي‏گيرد، تعيين كننده سرنوشت انسان و شخصيت و منش انساني او مي‏باشد، زيرا چنانكه در تعريف هدف بيان گرديد، هدف، داراي خصوصيتي است كه موجب جلب توجه و گرايش استقلالي انسان مي‏باشد، و در واقع نوع زندگي و منش آدمي و شخصيت او، محصولي از هدف‏هايي است كه در زندگاني انتخاب مي‏كنند، زيرا در هدف نهايي، همه عناصر رواني و مغزي و انگيزه‏هاي حياتي در انتخاب آن هدف، همآهنگ و بسيج مي‏شوند و مي‏خواهند هدف را كه جزء گسيخته‏اي از انسان احساس مي‏شود، به انسان بپيوندد.
موضعگيري در برابر فلسفه حيات و هدف زندگي

در برابر مسأله «فلسفه حيات» مي‏توان مردم را به سه دسته تقسيم كرد:
دسته اول: كساني هستند كه به علت سرگرم شدن به هدفهاي مادي و انس با ظواهر زندگي، به چيزي والاتر از آن نمي‏انديشند، اينان به تعبير قرآن كساني هستند كه به حيات۳ دنيا راضي شده و به آن آرام گرفته‏اند، و رضايت به زندگي موقت سبب شده است كه آنها به طور جدي درباره «هدف نهايي زندگي» نينديشند و در غفلت غوطه‏ور باشند.
دسته دوم، كساني هستند كه هدفهاي مادي و غريزي نتوانسته است آنها را راضي و خشنود سازد و از طرفي هم نتوانسته‏اند به بعد متعالي حيات دست يابند، زيرا آنها هدف نهايي زندگي انسان را در لابلاي زندگي مادي جستجو نموده‏اند؛ اين دسته افراد كه سراب را آب پنداشته و با رسيدن به آن عطش شان بيشتر گشته، به پوچي رسيده‏اند. اينان به تصور اينكه حيات انساني در همين زندگي چند روزه دنيا خلاصه شده و هدفي والاتر از عناصر مادي و غريزي وجود ندارد، آن را پوچ و بي‏ارزش دانسته و زبان به طعن و انتقاد از نظام هستي گشوده‏اند. نيهيليستها يا پيروان «فلسفه پوچي» از اين دسته‏اند.
دسته سوم: كساني هستند كه گام فراتر نهاده با بعد متعالي حيات آشنا شده‏اند اينان توانسته‏اند در سايه تحصيل كمال دريچه‏اي از عالم بالا بر روي خود بگشايند و با عظمتهاي معنوي زندگي، آشنا شوند. از اين رو، اين دسته، نه مانند گروه اول با آسودگي خاطر در عالم غفلت و بي‏خبري غنوده‏اند و نه مانند گروه دوم به پوچي رسيده‏اند. آنان با دستيابي به حقايقي كه از ديد ظاهربينان، پنهان و پوشيده است، فلسفه زندگي را در ماوراي مرزهاي ظواهر يافته، از آن سخن گفته‏اند۴، و براي رسيدن به آن از هيچ تلاشي دريغ نمي‏ورزند. قرآن نيز رسيدن به هدف نهايي و موفقيت را به آنان نويد داده و خداوند هم ياري‏شان خواهد كرد.
لزوم تفكيك ميان هدف و وسيله

تفكيك ميان هدف و وسيله، يكي از بزرگترين عوامل زندگي هدفدار است، زيرا با اين تفكيك عظمت و ارزش هدف‏ها معلوم مي‏شود و در صورتي كه انسان خود آشنا و داراي علاقه به خويشتن باشد، بهترين هدف را براي زندگي خود انتخاب مي‏نمايد. اگر تفكيك مزبور صورت نگيرد، زندگي آدمي مانند قطعه كاغذي است كه بدون هدف در تند باد حوادث زندگي به اين سو و آن سو كشيده مي‏شود و چنين انساني وسيله‏اي براي هدف زندگي ديگران مي‏گردد۵٫
«بايد توجه داشت كه هدف‏گيري‏هاي عالي، موقعيت رواني انسان‏ها را گسترده‏تر، بينايي‏شان را تيزتر، اصالت حيات‏شان را در اين دنيا نيرومندتر مي‏گرداند و در نتيجه با اينكه از انسانها هستند، مافوق انسان‏ها مي‏نگرند و ابعاد دروني‏شان باز و بازتر مي‏گردد، و هم اينان به حلقه‏هاي زنجير وراثت و محيط و تاريخ مسلط مي‏شوند.
ما مي‏توانيم صريحاً بگوئيم: «هر هدف عالي كه وارد حوزه موقعيت انساني مي‏گردد، همانند آب زلالي است كه به ريشه درخت نفوذ مي‏كنند و آن را شكوفان و بارور مي‏سازد۶٫»
از اين رو لازم است ميان هدف و وسيله تفكيك صورت گيرد تا انسان دچار خطا نشود و وسيله را به جاي هدف اشتباه نگيرد، و هدف‏هاي زودگذري كه درواقع وسيله‏هاي زندگي نهايي بيش نيستند هدف اعلاي زندگي انتخاب نكند زيرا كسي كه به هدف‏هاي زودگذر دل مي‏بندد و براي دستيابي به آنها تلاش مي‏كند، بايد به خود احتمال شكست بدهد. اما دل بستن به هدف‏هاي جاويدان و متعالي و سعي در راه رسيدن به آنها، بنا به وعده تخلف‏ناپذير قرآن۷ موفقيت را در پي خواهد داشت.
فلسفه حيات در قرآن:

«حيات جاريه معمولي در اين دنيا از نظر قرآن، حياتي ابتدائي است و مرحله پست حيات به شمار مي‏رود، اين مطلب در ۶۹ آيه از قرآن تذكر داده شده و با تعبير الحياه الدنيا كه به معناي حيات ابتدائي مي‏باشد، وارد شده است۸».
آياتي از قرآن كريم به بيان اين حقيقت نيز مي‏پردازد كه حيات معمولي و پست اين دنيا نمي‏تواند آرمان و ايده‏آل نهائي انسان تلقي شود، زيرا اين دنيا در عين جالب بودن حقيقتي است ابتدائي، نه متعالي و نهائي؛ و لذا قرآن از اين گونه حيات تعابيري همچون متاع فريبنده، لهو و بيهوده، بازي، متاع اندك، آرايش فريبا و… دارد كه در سوره‏هاي مختلف و آيات متعدد بيان شده است۹٫
عليرغم جذابيتها و ارزشهاي ظاهري كه در حيات دنيا مشاهده مي‏شود و مي‏تواند وسيله كمال و تعالي انسان نيز باشد نمي‏تواند هدف نهايي زندگي قرار گيرد و لذا انتخاب چنين حياتي به عنوان هدف متعالي زندگي، سراب را آب پنداشتن است و راهي كه به چاه منتهي خواهد شد.
به دليل همين ناچيزبودن حيات دنيا شاعر، راه افراط پيموده و در وصف زندگي دنيا چنين سروده است:
دنيا چو حباب است ولكن چه حباب نه بر سر آب بلكه بر روي سراب
آن هم چه سرابي كه به بينند به خواب آن خواب چه خواب؟ خواب بد مست خراب
«با چشمان فرو بسته لب بر جام زندگي نهاده اشك سوزان بر كناره زرين آن فرو مي‏ريزيم، تا آنگاه كه دست مرگ، نقاب از ديدگان ما بردارد، در آن موقع خواهيم فهميد كه اين كاسه حيات از اول خالي بوده و ما جز باده خيال چيزي از آن ننوشيده‏ايم۱۰».
براي آن دسته از انسانها كه «هدف زندگي» را در لابلاي حيات مادي و زودگذر همين دنيا جستجو مي‏كنند و لذت بردن، تجمل پرستي، فزون‏طلبي در اموال، هوسراني و بدست آوردن قدرت را هدف نهايي زندگي مي‏پندارند. قرآن كريم در آيه ۲۰ سوره حديد چنين هشدار مي‏دهد:
«اعلموا انما الحيوه الدنيا لعب و لهو و زينه و تفاخر بينكم و تكاثر في الاموال و الا ولاد، كمثل غيث اعجب الكفار بناته ثم يهيج فتراه مصفراً ثم يكون حطاماً و في‏الاخره عذاب شديد و مغفره من‏الله و رضوان و ما الحياه الدنيا الا متاع الغرور. بدانيد زندگي دنيا تنها بازي، و سرگرمي، و تجمل‏پرستي، و تفاخر در ميان شما، و افزون‏طلبي در اموال و فرزندان است».
به اين ترتيب «غفلت»، «سرگرمي»، «تجمل»، «تفاخر» و «تكاثر» دورانهاي پنجگانه عمر آدمي را تشكيل مي‏دهند.
نخست «دوران كودكي» است كه زندگي در هاله‏اي از غفلت و بي‏خبري و لعب و بازي فرو مي‏رود. سپس مرحله «نوجواني» فرا مي‏رسد، و سرگرمي جاي بازي را مي‏گيرد، و در اين مرحله انسان به دنبال مسائلي است كه او را به خود سرگرم سازد و از مسائل جدي دور دارد.
مرحله سوم مرحله «جواني» و شور و عشق و تجمل‏پرستي است از اين مرحله كه بگذرد مرحله چهارم فرا مي‏رسد و احساسات «كسب مقام و فخر» در انسان زنده مي‏شود. و سرانجام به مرحله پنجم مي‏رسد و در اين مرحله به فكر افزايش مال و نفرات و جمع ثروت مي‏افتد.
سپس، قرآن با ذكر يك مثال آغاز و پايان زندگي را در برابر ديدگان انسان‏ها مجسم ساخته، مي‏فرمايد: كمثل غيث اعجب الكفار…. همانند باراني است كه از آسمان نازل مي‏شود، و چنان زمين را زنده مي‏كنند كه گياهانش، زارعان را در شگفتي فرو مي‏برد، سپس خشك مي‏گردد، به گونه‏اي كه آن را زردرنگ مي‏بيني، سپس درهم شكسته و خرد و تبديل به كاه مي‏شود. اينگونه است زندگي ناپايدار دنيا كه شايسته نيست با چنين اوصافي هدف اعلاي زندگي انسان قرار گيرد، بلكه بايد به عنوان مزرعه جهان باقي و مكان آماده شدن براي ورود به حيات حقيقي و ابدي مورد استفاده قرار گيرد۱۱٫
البته سوالي مطرح مي‏شود كه اگر حيات دنيا هدف نيست چرا خداوند آن را آفريده است؟ در پاسخ بايد گفت: خالق حكيم حيات، دنيا را از آن جهت آفريده است كه وسيله رسيدن به هدف متعالي انسان و دست‏يابي به حيات حقيقي و ابدي در جوار رحمت حق باشد نه اينكه اين حيات ناپايدار خود هدف زندگي قرار گيرد.
«ما اگر بخواهيم خود حيات دنيا را هدف قرار دهيم، در منطق قرآن، با اختيار خود، خويشتن را عاشق خلأ محض كرده‏ايم و اما اگر در اين حيات غوطه‏ور نشويم و آن را به عنوان شايسته‏ترين گذرگاه براي حيات واقعي «ألا و ان الدار الآخره لهي الحيوان» تلقي كنيم، در عالي‏ترين هدف كه براي يك «من انساني» قابل تصور است گام خواهيم گذاشت۱۲».
قرآن هدف از زندگي ابتدايي دنيا را دستيابي و رسيدن به حيات طيبه مي‏داند كه همان زندگي حقيقي و جاويد است و براي رسيدن به آن دو چيز را شرط قرار مي‏دهد: يكي ايمان و ديگري عمل صالح. در سوره نحن آيه ۹۷ مي‏فرمايد:
«من عمل صالحاً من ذكرا و انثي و هو مومن فلنحيينه حياهً طيبه ولنجزينهم احدهم باحسن ما كانوا يعملون هر كس از مرد و زن عمل شايسته كنند و موءمن باشد. او را زندگي نيكو دهيم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل مي‏كرده‏اند مي‏دهيم».
در جمله «فلنحيينه حياهً طيبهً» حيات، به معناي جان انداختن در چيزي و افاضه حيات به آن است، پس اين جمله با صراحت لفظش دلالت دارد بر اينكه خداي تعالي موءمني را كه عمل صالح كند به حيات جديدي غير از آن حياتي كه به ديگران نيز داده‏اند زنده مي‏كند و مقصود اين نيست كه حياتش را تغيير مي‏دهد بلكه مرتبه عالي‏تري از حيات را – كه از كيفيت بهتري برخوردار است – به او عنايت مي‏كند اين چنين انساني در نقش خود نقد و كمال و قوت و عزت و لذت و سروري را درك مي‏كند كه نمي‏توان اندازه‏اش را معين كرد و نمي‏توان گفت كه چگونه است، و چرا چنين نباشد، حال آنكه متفرق در حياتي دائمي و زوال‏ناپذير، و نعمتي باقي و فناناپذير، و لذتي خالص از الم و كدورت و خير و سعادتي غيرشوب به شقاوت است. اين آثار زندگي، جز، بر زندگي حقيقي مترتب نمي‏شود، و زندگي مجازي بويي از آن ندارد؛ خداوند اين آثار را بر حياتي مترتب كرده كه آن را مختص به مردم باايمان و داراي عمل صالح دانسته، حياتي كه حقيقي و واقعي و جديد است، كه خدا آن را به كساني كه سزاوارند افاضه مي‏فرمايد۱۳» البته در آيات قرآن، اهداف متعددي براي آفرينش انسان مطرح شده است كه مي‏توان آنها را به سه دسته تقسيم كرد۱۴:
۱ – هدف مقدماتي (كوتاه مدت):

مقصود از آن، فراهم شدن زمينه‏هاي مادي و اجتماعي و تحقق شناختهاي لازم براي انتخاب آزادانه راه و رسم زندگي براي انسان و استمرار حيات است. از جمله اين اهداف مي‏توان به آباداني زمين و دستيابي به توسعه مادي و اقتصادي اشاره كرد. چنان كه در سوره هود آيه ۶۰ مي‏فرمايد:
«و الي ثمود اخاهم صالحاً قال يا قوم اعبدواالله ما لكم من اله غيره هو انشأكم من الارض و استعمركم فيها…. براي قوم ثمود برادرشان صالح را فرستاديم صالح گفت: اي مردم! خدا را عبادت كنيد كه معبودي غير از او نداريد. او شما را از زمين آفريد و آبادي آن را از شما خواسته است».
اين كه خداوند انسان را به آبادكردن زمين وا مي‏دارد و عمران آن را از او مي‏خواهد، به اين معنا نيست كه هدف نهائي همين باشد، بلكه بهره‏وري از زمين براي بقاي انسان و استمرار حيات مادي، لازم و ضروري است و ادامه زندگي نيز مقدمه رسيدن به هدف والاتري است كه انسان و استمرار حيات به تدريج بايد به سوي آن هدف در حركت باشد و سرانجام به آن برسد.
۲ – هدف مياني (متوسط)

بدون هدفهاي ميان مدتي كه در قرآن براي زندگي انسان بيان شده است رسيدن به هدف نهايي ممكن نخواهد بود. دو نمونه از اين اهداف را «آزمايش بندگان» و «عبادت خدا» مي‏توان نام برد.
الف – آزمايش:

«الذي خلق الموت والحياه ليبلوكم ايكم احسن عملا…. خدايي كه مرگ و زندگي را آفريد تا بيازمايد شما را كه كدام يك نيكوكار مي‏شويد. (ملك/۲)».
منظور از آزمايش خداوند نوعي پرورش است، به اين معني كه انسانها را به ميدان عمل مي‏كشد تا ورزيده و آزموده و پاك و پاكيزه شوند ولايق قرب خدا گردند۱۵٫
ب – عبادت

در آيه ۵۶ سوره ذاريات يكي ديگر از هدفهاي مياني را عبادت ذكر مي‏كند و مي‏فرمايد:
«ما خلقت الجن والانس الا ليعبدون» جن و انس را نيافريدم مگر اينكه مرا عبادت كنند ( و از اين طريق تكامل يابند و به من نزديك شوند)
اغلب گمان مي‏كنند مقصود از عبادت، همان حركات و ورد و ذكرهاي خشك است كه بر اثر عادت انجام مي‏شود يا تنها نماز و روزه و امثال آن را عبادت به حساب مي‏آورند اما بايد توجه داشت كه عبادت مفهوم بسيار گسترده‏اي دارد و براي آن يك معيار كلي بيان شده است كه، «آنچه براي خدا انجام مي‏گيرد عبادت است»؛ و لذا «عبوديت، اطاعت بي‏قيد و شرط و فرمانبرداري در تمام زمينه‏هاست، و بالاخره عبوديت كامل آن است كه انسان جز به معبود واقعي يعني كمال مطلق نينديشد، جز در راه او گام برندارد، و هرچه غير او است فراموش كند حتي خويشتن را۱۶».
۳ – تقرب به خدا، هدف نهائي

مقصود از هدف نهايي چيزي است كه بقيه كارها براي رسيدن به آن انجام مي‏گيرد. از ديدگاه قرآن هدف نهايي زندگي، تقرب به خداوند است و هيچ هدفي متعالي‏تر از آن وجود ندارد؛ زيرا تقرب به خداوند رسيدن همه كمالات، زيبايي‏ها، لذت‏ها و سعادت ابدي است و اين تقرب همراه با چشيدن طعم حيات طيبه و پايدار و فناناپذير در جوار رحمت حق است و اينكه قرآن، عبادت را به عنوان هدف خلقت بيان مي‏كند از آن جهت است كه عبادت – طبق مفهومي كه بيان كرديم – رابطه انسان را با خدا محكم ساخته، زندگي او را خدا محور مي‏سازد و چنين زندگي موجب تقرب انسان به خدا مي‏شود.
پس خود عبادت، هدف نهايي نيست، بلكه عبادت يك هدف متوسط و مياني است. ما را به هدف والاتر و كاملتري مي‏رساند كه منظور، همان تقرب به خدا و رسيدن به درجه تعالي و كمال باشد.
قرآن اسباب تقرب و نزديك شدن را زيادي ثروت و كثرت فرزندان نمي‏داند بلكه آنچه به عنوان اسباب تقرب و شرايط نزديكي به خدا بيان مي‏كند دو چيز است: ايمان و عمل صالح.
در آيه ۳۷ سوره سبأ اين مطلب چنين بيان مي‏شود:
«وما اموالكم ولا اولادكم بالتي تقربكم عندنا زلفي الا من آمن و عمل صالحاً. اموال و اولادتان شما را به ما نزديك نمي‏كند مگر آنان كه ايمان آورده و عمل صالح انجام دهند».
ايمان به خدا و عمل صالح، زندگي انسان را خدامحور مي‏كند و آن زندگي كه محور اصلي آن خدا باشد، سراسر عبادت است و عبادت موجب كمال و تقرب به خداوند مي‏باشد، همان گونه كه قرآن در اين آيه ايمان و عمل صالح را اسباب تقرب به خدا معرفي مي‏كند. در آيه ۹۷ سوره نحل اين دو چيز را زمينه رسيدن به حيات طيبه مي‏داند و نيز در سوره عصر، اين دو را مايه نجات انسان از خسران عظيم بيان مي‏دارد. مي‏شود چنين نتيجه گرفت كه نجات انسان از خسروان عظيم و رسيدن به حيات طيبه و تقرب به خداوند، هر سه، ثمره و نتيجه ايمان به خدا و عمل صالح مي‏باشد كه لازم است سرلوحه زندگي انسان قرار گيرد.

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.